جلسه سوم
خوشآغازی(نادر ابراهیمی)
استهلال تصویری
تصویر، حلقهیی از زنجیر داستان است که ضمنِ پیوستگی به حلقههای دوسو و در خدمتِ استحکامِ زنجیربودن، دارای استقلالِ نسبی و درونیست و ویژگی آن، جذابیت، ظرافت و یگانگیِ آن است. تصویر کلی و یکپارچهی آغاز، از آن جهت «تصویر داستانی»ست که از اجزاء و سازههای خاص داستانی در شکلدهی به آن استفاده شده، یعنی اجزاء و سازههایی که در شعر و نقاشی نمیآید، در سینما قابل تصور نیست، در نمایش ارائه دادنی نیست، و در سایر هنرها نیز.
استهلال بافتی
بافت، بادرنظرگرفتنِ موضوع و ماجرا و فضای داستان، ایجاد یک هستهی خاص است و تکرار آن هسته به طوری که هماهنگیِ بین ماجرا و عناصر و سازهها، کاملاً محسوس و ملموس شود. بافت، مجموعهی واحدهای همشکلِ تشکیلدهندۀ یک کل است- بهگونهیی که آن کل، به طور محسوس، از نظامی متناسب با موضوع، ماجرا، و فضا برخوردار است. بسیاری از نویسندگان بزرگ طالب آن بودهاند و هستند که ابتدای قصهی خود را به گونهیی ریز بافت و نکتهبیانه بِنا کنند و آنگاه، در حرکت، بافت را دُرُشت کنند یا متناسبِ موضوع، به بافتهای خشن، زبر، ملایم، رنگین، واقعنما، فراواقعی، نُمادین و انواع دیگر، دست یابند.چنین است که بافت، در بسیاری اوقات، سبک کار نویسنده را هم نشان میدهد.
استهلال سبک
سبک، راه و رسمیست که نویسندهی مسلط به زبان و فنون داستانی، برای خلقِ اثر یا آثار خود و انتقال مفاهیم مورد نظر خویش، از جهت ایجاد شکل و ساختمان، تصویرسازی، زمانبندی، بافت و ساختارِ ویژه برمیگزیند. در مجموع، سبک، آن روشِ بیانیست که نویسنده با استفاده از عناصر پایه و عاملِ زمان در داستان انتخاب میکند تا به بیشترین و عمیقترین تأثیر دست یابد.
استهلال مرکب و ممزوج
بسیاری از آغازهای خوشِ داستانی، دانستهییم که صرفاً ناظر بر یکی از عناصرِ پایه یا تابع، و یا متوجه یکی از سازهها نیستند؛ بلکه به نسبتهای متفاوت، چند عنصر و سازه را، بهوجه نیکو، به مخاطب میشناسانند؛ لیکن در اکثر موارد؛ سنگینیِ وزنِ یکی از عناصر و سازهها بیش از آنهای دیگر است، و ما، آغازِ خوش را به آن عنصری نسبت دادهییم که مسلطِ بر سایرِ عناصر و مسلطِ بر کلِ آغاز بوده است. در مواردی، البته، اینطور پیش آمده است که در آغازِ خوش، نمیتوان انگشت بر یکی از عناصر و سازهها نهاد، بلکه باید پذیرفت که جامعیتی در آغاز هست- بیآنکه این جامعیت، پیوسته، ملاکِ اعتبار و دلیلِ رجحان باشد.