توضیحات

این کتاب در مورد زندگی و خاطرات شهید سید محسن صفوی است.

برشی از کتاب

عصر روز عاشورا، عکس حضرت امام را جلو ماشین گذاشتند. با برادرشان آقا سلمان رفتند، چهار باغ عباسی. شب خیلی دیر کردند چند ساعتی بود که حکومت نظامی شروع شده بود و آنها نیامده بودند. ساعت ۱۰/۵شب، برادرشان آمدند و گفتند: آقا محسن یا شهید شده یا دستگیر.
من اصلاً حرفی نزدم. شهید زهره بنیانیان آمد جلو. سؤال کرد: جدی می گویید!؟
آقا سلمان که متأثر شده بود، گفت: جان خودم.
زهره پس از نگاهی طولانی به من، از آقا سلمان پرسید. مگر شما با هم نبودید؟
آقا سلمان زیر ضربات سؤال و نگاه ما جا به جا شد و گفت: نزدیک میدان انقلاب، جلو ماشین ها را می‌گرفتند و راننده و سرنشین آن را همراه خودشان می بردند و در صورت ممانعت همان جا به طرفش تیراندازی می‌کردند. ما هر دو فرار کردیم. صدای شلیک چند تیر را شنیدم، اما صدای آقا محسن را نشنیدم. همه جا را جستجو کردم، اما هیچ اثری نیافتم…

توضیحات تکمیلی
نویسنده

عباس اسماعیلی

طراح جلد

سيد محمد حسين رضا زاده

تعداد صفحه

120

سال انتشار

1389

شابک

978-600-6098-13-5‬‬

قطع

رقعی

نوع جلد

نرم شومیز

رده بندی سنی

جوانان و بزرگسالان

,

نوجوانان

نظرات (0)

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “شمع صراط (خاطراتی از شهید سید محسن صفوی)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تحویل اکسپرس

ارسال رایگان سفارشات بالای 500 هزار تومان

پرداخت امن

امکان پرداخت آنلاین

ضمانت سلامت کالا

تضمین سلامت فیزیکی کتاب

پشتیبانی

ارتباط با پشتیبانی انتشارات

محصولات مشابه