توضیحات

این کتاب داستانی بر اساس واقعه اسفبار بمباران زندان دولتو در نوار مرزی شهرستان سردشت است. دولتو روستایی از روستاهای استان آذربایجان غربی است که در نقطۀ صفر مرزی در شمال غرب شهر سردشت، بین مرز ایران و عراق قرار دارد.

برشی از کتاب

غُرش رعدآسای چند فروند هواپیمای جنگی که دل آسمان را شکافت و زنـدان را به لرزه درآورد، رشتۀ افکارش را در هم پیچید؛ یک فروند هواپیمای سوخوی سفید رنگ که روی کـوه‌هـای اطـراف چرخـی زد و آمـد روی زندان. حسین به طرف حمیدرضا دوید، «یعنی هواپیماها خودین؟»
حمیدرضا که بهت زده بود، چیزی نگفت و فقط به آسمان نگاه کرد. حسین که هنوز جواب سئوال قبلی‌اش را نگرفته بود، این بار با لحنی جدیتر پرسید: «یعنی برای نجات ما اومدن یا…؟» اما باز هم جوابی نشنید. حمیدرضا ساکت و بی حرکت ایستاده بود و زل زده بود به آسمان. در همین موقع بود که نگهبان‌ها، سوت زنان بـه طـرف اُسـرا یـورش آوردند و با هر چه که در دست داشتند به آنهـا حملـه کردنـد. حسـین و حمیدرضا در کشاکش بین نگهبان‌ها و اُسرا از هم دور شـدند و بـا مـوج جمعیت به داخل ساختمان زندان کشیده شدند. درها بسته شد و صـدای قفل آنها از پشت، دل حسین را لرزاند، البتـه نـه از روی تـرس، بلکـه از روی نگرانی و سردرگمی.
نفس‌ها در سینه حبس شده بود. کسی حرفـی نمـیزد. کوچـکتـرین صدایی به گوش نمی رسید. حسین در دل نجوا می‌کرد «خدایا! خـودم و همۀ همرزمام رو به تو می‌سپارم…

توضیحات تکمیلی
نویسنده

بتول احمدی

ویراستار

محترم استکی

طراح جلد

احسان جمشیدی

صفحه آرا

حامد شاه مرادی

تعداد صفحه

48

سال انتشار

1392

شابک

978-600-6887-40-1‬‬‬‬‬‬‬

قطع

پالتویی

نوع جلد

نرم شومیز

رده بندی سنی

جوانان و بزرگسالان

نظرات (0)

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “معمای دولتو”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تحویل اکسپرس

ارسال رایگان سفارشات بالای 500 هزار تومان

پرداخت امن

امکان پرداخت آنلاین

ضمانت سلامت کالا

تضمین سلامت فیزیکی کتاب

پشتیبانی

ارتباط با پشتیبانی انتشارات