نمایش 9 24 36

از سرگذشت

این کتاب برگرفته از خاطرات شهیدان سید اکبر(حمزه) و سید علی هاشمی است شهید سید اکبر هاشمی در سال 1340 در شهرگز برخوار متولد شد حضورش در نیروی دریایی ارتش پهلوی و در عملیات های فرمانده کل قوا خمینی روح الله، رمضان، محرم، خیبر و... حضور داشت. ایشان در سال 1363 به شهادت رسید.

برشی از کتاب

پدرم گاهی به مادرم میگفت: آبگوشت بار بگذارد و از حاج آقا پناهنده دعوت میکرد. آقای پناهنده که خیلی به لقمه حلال حساسیت داشت میگفت: چون یقین دارم لقمه سید ابراهیم حلال است بدون عذر و بهانه به منزل ایشان میروم.

از سازندگی تا جاودانگی

زندگی نامه شهید مهندس ولی الله نیکبخت، که در سال 1330 در روستای قهنویه در شهرستان مبارکه متولد شد. استان سیستان و بلوچستان را جهت خدمت و انجام وظیفه انتخاب نمود و به پیشنهاد یکی از اساتید خود به عنوان استاد سرباز، تدریس در دانشگاه زاهدان را قبول کرد.

از حسین تا حسین

این کتاب برگرفته از خاطرات و روایت هایی از زندگی جهادگر سردار شهید حسین پارسا است.

برشی از کتاب :

دلم راضی نبود نوزادم را حسین صدا بزنم؛ حاج آقا اما اصرارش بر حسین بود. می گفت: اگر خدا صد تا پسر هم به من بدهد و همه را یکی پس از دیگری از دست بدهم، باز اسم بعدی را حسین میگذارم، فقط حسین...

یلان فارسون

داوود بابایی نویسنده کتاب می گوید: وقتی پدرم پیشنهاد داد تا پرونده‌ی نود و یک شهید شهر فارسان را که خاطرات ایشان و همرزمانشان را شامل می‌شد را مرتب کنم. همان روزی که پرونده به من تحویل داده شد، وقتی شروع به خواندن کردم آن ‌چنان محو مطالب شده بودم که در عین ناباروی همان روز پرونده را آماده کردم. تا‌ قبل ‌از این‌که ‌زندگی ‌نامه‌ و‌خاطرات‌ شهدا‌ را‌ مطالعه‌کنم‌ اطلاعاتم‌ نسبت‌ به‌ شهدا‌ کم ‌بود،‌ نسبت ‌به‌ رشادت‌ها،‌ ایثار‌گری‌ها،‌ از‌خود‌گذشتگی‌ها،‌ فداکاری‌ها‌ و‌ جانبازی‌ها،‌ از‌دل ‌بریدن‌ها،‌ از‌ساده‌زیستن‌ها،‌ از‌هر‌آن‌چه‌ که‌ به ‌ذهنم ‌خطور ‌نمی‌کرد ‌و‌‌ وقتی ‌پدرم ‌از‌خاطراتش‌ می‌گفت ‌شاید احساس‌ می‌کرد‌که‌ ما‌ درک‌ نمی‌کنیم،‌ چون ‌با‌تمام ‌وجود ‌و‌ احساس ‌بیان‌ می‌کرد‌ به‌ جاست‌ که‌ چنین‌حس‌ کند،‌ آخر ‌ما‌ کجا‌ و ‌درک‌ شهدا‌ کجا؟!‌ به‌ جرأت ‌می‌گویم‌که،‌ فرزندان ‌شهدا، شما یادگاران ‌بهترین‌های‌ ما‌ هستید!‌ پدران ‌شما‌ پرافتخارترین مردان‌ این‌ عالم‌اند،‌ چه‌ سزاوار‌گونه‌ پرواز‌ کردند که‌ به ‌راستی‌ این‌ دنیا‌ هم‌ چون ‌قفسی‌ تنگ ‌برایشان‌ بود ‌و ‌کاسه‌ی ‌صبرشان‌ برای ‌رسیدن ‌به‌ حق،‌ لبریز! پدرم‌ چه‌ زیبا‌ می‌نویسد‌ از‌ خاطرات‌ تلخ‌ و‌ شیرین،‌ پیروزی‌ها‌ و‌ شکست‌ها، فراز‌و‌فرودها، ‌آن‌چنان‌ با‌شور ‌و ‌احساس ‌از‌عملیات، تانک،‌ توپ،‌ انفجار،‌ پدافند، کارون،‌ دجله ‌سخن‌ می‌گوید‌ و ‌من درمانده ‌از‌درک‌ حتی‌ مفهوم‌ این‌ لغات‌ هستم.‌ و آن ‌چنان‌حوادث‌ و ‌رویدادها ‌را ‌با‌تمام ‌جزئیات‌ در‌ذهنش‌ ضبط‌ کرده‌ که‌ گویی‌ هرروز ‌آنها ‌را ‌مرور‌ می‌کند‌ که ‌مبادا‌ کلمه‌ای ‌یا ‌واژه‌ای‌ یا ‌اتفاقی فراموش‌شود، ‌او‌تصور‌می‌کند‌ که ‌از‌قافله ‌شهدا ‌عقب‌ مانده ‌و ‌غمگین ‌از‌ این ‌‌است‌ که ‌به ‌پرواز ‌نرسیده و ‌در ‌حسرت‌ آن‌ دوران، ‌زندگی‌دنیوی ‌را ‌می‌گذراند. خاطرات‌ دوران ‌دفاع‌مقدس‌ و‌ شهدا ‌از ‌زبان‌ ایشان‌در‌ کتاب‌‌ روزهای ‌دلدادگی ‌‌و‌ َیلان ‌فارسون‌ گردآوری شد ‌تا‌ ارزش‌ها، ‌آرمان‌ها ‌و‌ایثارگری‌های ‌شهدا ‌‌برای‌نسل‌های‌ بعدی‌ باقی‌ بماند. ‌در‌این‌ کتاب، ‌تلاش‌ نویسنده ‌بر‌آن‌ است‌ تا ‌با ‌توجه‌ به ‌تدابیر‌فرمانده‌ کل‌قوا ‌در ‌تبیین‌ واقعی‌ دفاع‌ مقدس، مطالبی ‌را ‌درباره ‌این‌ سه‌ موضوع ‌اساسی ‌‌زیر‌ ‌ارائه ‌دهد. 1- چرایی ‌به ‌وجود ‌‌آمدن‌ جنگ‌ و‌ اینکه ‌چه‌ کسانی‌ آتش‌ جنگ‌ را ‌بر‌افروختند‌ عوامل ‌شکست‌ آنها ‌چیست؟ 2- ارائه‌ کارنامه،‌ عملکرد‌ رزمندگان،‌ زندگی‌نامه،‌ آثار‌ شهدای‌ شهر‌ فارسان‌ خاطراتی ‌از ‌سرداران ‌و‌ فرماندهانی‌ که ‌مؤلف، ‌افتخار ‌همراهی ‌و ‌هم‌رزمی ‌با ‌آنان‌ را‌ داشته ‌است. 3- ارائه‌ خاطرات‌ رزمندگان‌ و‌ نقش‌ پشتیبانی‌ کردن‌ مردم‌ شهرستان‌ فارسان‌ در‌ دوران ‌دفاع‌مقدس. ‌4- دستاوردهای‌ این ‌جنگ ‌هشت‌ ساله ‌برای ‌عراق ‌و‌ نتایج،‌ آثار‌ و ‌برکات ‌آن ‌برای ‌جمهوری‌ اسلامی ‌ایران،‌ از ‌دیدگاه ‌حضرت‌ امام ‌خمینی‌(ره).‌ ‌

یکی پس از دیگری (گذری بر زندگی شهیدان کبیری)

آری من که نه به رسم لیاقت بلکه به لطف نامنتهایش مرا در راه پرداختن به زندگی شهدا قرار داده، اعتراف می کنم آن روزهایی که درگیر جمع آوری زندگی شهیدان هستم هیچ گاه بغض رهایم نکرده. بغض خانواده شـهداء هم که چیزی طبیعی و دائمی سـت. وقتی جگر گوشه ای برود جای خالی اش همیشه خالی ست... و حالا باورم شده که هر چقدر هم کار کنیم حق شهدا به این راحتی ها ادا نمی شود. اگر بخواهیم روز قیامت برای کاستی هایمان توجیهی بیاوریم خداوند شهید را می آورد. نگاه ما باید به حرکت شهداء باشد. حق شهید حق بسیار سـنگینی است بر گردن همه ما. همت خود را بیشتر کنیم و راه نورانی شهداء را پیرو باشیم. تحمل نبودن انسان های خوب دشوارتر از انسان های عادی ست، همین، داغ شهداء را برای خانواده شان جگر سوزتر کرده. در این کتاب بخش کوچکی از زندگی ‌نامه‌ های شهیدان مصطفـی کبیـری، ابراهیـم کبیـری، یوسف کبیری را می‌خوانید.

برشی از کتاب

آقا مصطفی برایم خاطره ای از دوران رزم اش گفت که یادم هسـت : با حمله دشمن، مردم آبادان خانه و کاشانه خود را رها کرده بودند و به شهرهای دیگر پناه می بردند اما گاو و گوسفند و پرندگان خود را رها کرده بودند. یک شب از دور صدایی شنیدم. رفتم نزدیک تا ببینم جریان چیست. متوجه شدم گاوی در حال وضع حمل است و بنده توانستم به او کمک کنم و جان او را نجات دهم. بعد هم برگشتم پتوی خود را آوردم و بچه گاو را پوشاندم و چون هوا سرد بود او را به مادرش رساندم تا بتواند شیر بخورد. خلاصه اینکه اگر این مدتی که در جبهه بودم نتوانستم کاری از پیش ببرم ولی توانستم به گاوی که در حال تلف شدن بود کمک کنم. (روایت همسر شهید)

یک مرد یک لشکر

اصلی ¬ترین دلیل سر سلامتی نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران در عبور از زنجیره پدیده های ذکر شده، وجود نیروی انسانی مستعد و تکامل ¬یافته است که تمام ابعاد درونی و بیرونی آنان نشان از عالی¬ترین صفات فردی، اجتماعی، سیاسی و نظامی است. گلچین یکی از صدها نیروی انسانی پرورش و تکامل ¬یافته در بحبوحه زنجیره پدیده¬های دهه اول انقلاب اسلامی، سید مصطفی حسن زاده است. او در بعد فردی و خانوادگی و انقلابی از جمله با استعدادترین دانش¬آموزان تیزهوش کاشی است که در نوجوانی و جوانی در کنار تعلیم مفاهیم الهی و انسانی قرآن، خود را در معرکه محبت ¬ورزی به والدین، خوهران و برادران زبانزد می¬کند و از همان ابتدا با درگیری در حوادث سخت و خطرناک انقلابی، شایستگی ¬های فردی را به نمایش می¬گذارد تا در زمانی که بسیاری از مردم حتی جرأت بیرون آمدن از خانه را ندارند او از روی پشت بام مسجد، کوکتل مولوتوف ساخته خود را به سوی نیروهای ساواک و شهربانی پرتاب می¬کند تا از ترس جان، پا به فرار گزارند. سردار شهید سید مصطفی سید حسن زاده، فرمانده واحد طرح و عملیات سپاه سوم صاحب الزمان و تیپ المهدی و فرمانده واحداطلاعات و عملیات لشکر مقدس امام حسین است. وی در سال 1340 در شهرستان کاشان در استان اصفهان متولد شد. و در سال 1358 بود که به عضویت سپاه درآمد. سرانجام این فرمانده دلاور اسلام در سال 1378 توسط منافقین کوردل به شهادت رسید و در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

یاد یاران

این کتاب نظري بر وصیت نامه و خاطرات شهداي شهر برف انبار است.