اوج مظلومیت
در این مجموعه سعی شده با جمع آوری اسناد و مدارکی از منابع مختلف مانند پیام ها و اسناد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ارتش جمهوری اسلامی و مطالب درج شده در روزنامه ها مجلات و سایت های اینترنتی نقاب خوش آب و رنگی که جنایتکاران ضدانقلاب به اسم ،آزادی بر چهره ی کریه و شیطانی خود کشیده و سال ها جان و مال و ناموس مردمی بیگناه و مظلوم را با خطراتی جدی و جبران ناپذیر مواجه ساختند کنار بزنیم تا همگان بدانند فریادهای مظلوم نمایانه ای که تفاله های باقیمانده از این جرثومه های فساد سر داده و همه را به غیر خودشان جنایتکار میدانند از سر حق است يا... قضاوت را به عهده خود شما می گذاریم ی آنها می خواهند حقایق را در پشت پرده ای از شعارهای فریبنده و جذاب پنهان کنند و آن را آن گونه که میخواهند عرضه کنند تا با وارونه جلوه دادن واقعیت ها انسانهای ناآگاه یا کم اطلاع را فریفته و از مسیر حق دور کنند چرا که تحریف حقایق سلاح است در دست کسانی که سعی در پنهان داشتن حقایق و واقعیت ها دارنداین کتاب در مورد مستندی از جنایات ضد انقلاب در مناطق بحران زده ی غرب و شمال غرب کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی است.
معمای دولتو
این کتاب داستانی بر اساس واقعه اسفبار بمباران زندان دولتو در نوار مرزی شهرستان سردشت است. دولتو روستايي از روستاهاي استان آذربايجان غربي است كه در نقطۀ صفر مرزي در شمال غرب شهر سردشت، بين مرز ايران و عراق قرار دارد.
برشی از کتاب
غُرش رعدآساي چند فروند هواپيماي جنگي كه دل آسمان را شكافت و زنـدان را به لرزه درآورد، رشتۀ افكارش را در هم پيچيد؛ يك فروند هواپيماي سوخوي سفيد رنگ كه روي كـوههـاي اطـراف چرخـي زد و آمـد روي زندان. حسين به طرف حميدرضا دويد، «يعني هواپيماها خودين؟» حميدرضا كه بهت زده بود، چيزي نگفت و فقط به آسمان نگاه كرد. حسين كه هنوز جواب سئوال قبلياش را نگرفته بود، اين بار با لحني جديتر پرسيد: «يعني براي نجات ما اومدن يا...؟» اما باز هم جوابي نشنيد. حميدرضا ساكت و بي حركت ايستاده بود و زل زده بود به آسمان. در همين موقع بود كه نگهبانها، سوت زنان بـه طـرف اُسـرا يـورش آوردند و با هر چه كه در دست داشتند به آنهـا حملـه كردنـد. حسـين و حميدرضا در كشاكش بين نگهبانها و اُسرا از هم دور شـدند و بـا مـوج جمعيت به داخل ساختمان زندان كشيده شدند. درها بسته شد و صـداي قفل آنها از پشت، دل حسين را لرزاند، البتـه نـه از روي تـرس، بلكـه از روي نگراني و سردرگمي. نفسها در سينه حبس شده بود. كسي حرفـي نمـيزد. كوچـكتـرين صدايي به گوش نمي رسيد. حسين در دل نجوا ميكرد «خدايا! خـودم و همۀ همرزمام رو به تو ميسپارم...روایت راویان
این کتاب در مورد هشت سال دفاع مقدس ،جنگ های تحمیلی، بمباران و موشک باران های عراق علیه ایران اسلامی، درباره عملیات های شامل عملیات رمضان، بیت المقدس، ثامن الائمه، فتح المبین و ...
و قطعنامه 598 امده است. در صورتی که تمایل دارین در حوزۀ روایت دفاع مقدس فعالیت کنید؛ کتاب روایت راویان میتواند کمک بسیار خوبی برای شناخت عملیاتهای مهم باشد.
برشی از کتاب
زمان میگذرد تا 18 ماه بعد که عملیات بیت المقدس برای آزادسازی خرمشهر در تاریخ 61/2/10 شروع میشود، یکی از محورهای عملیاتی رزمندگان اسلام از همین منطقه هویزه بوده، عملیات انجام و با موفقیت حدود 5400 کیلومتر مربع از سرزمینهای اشغالی از لوث کثیف بعثیون آزاد میگردد. بدنبال آزاد سازی منطقه هویزه چند نفر از بازماندگان عملیات نصر که خود شاهد مظلومیت دوستان شهید شان بودند با هماهنگی سپاه به منطقه آمده و تعدادی از شهیدان عملیات را پیدا میکنندکه در بین این عزیزان دانشجویانی از شهرهای اهواز، دزفول، تهران، ری، قم، یزد، سمنان، مشهد مقدس وزنجان، اصفهان هم بودند. شهدای تفحص شده 68 نفر بودند که در همین منطقه یادمان فعلی، که آن زمان دشت صافی بود به خاک سپرده میشوند و تعدادی هم از اعضای ابدان مطهر شهدا پیدا می شود که به خاطر قرار گرفتن زیر تانکها و له شدن بدنهای مطهرشان دیگر قابل شناسایی نبوده است و این ها نیز در محوطه وسط یادمان به خاک سپرده میشوند. از شهدای هویزه یازده نفرشان دانشجو بودند...حماسه دولاب
حماسه دولاب داستانی بر اساس واقعهی خونین حملۀ ضد انقلاب به روستای دولاب در سال 1360 است.
روستای دولاب در چهل کیلومتری جنوب شهر سنندج در دامنۀ کوه معروف آولان ما بین سنندج و کامیاران، از توابع بخش موچش، منطقۀ اورامان ژاورود شرقی واقع شده است.