مرد آهنین (شهید حاج علی موحد دوست)
ستارگان درخشان، عنوان مجموعه کتاب هایی است که هر یک بنا دارد خواننده اش را با یکی از سرداران شهید اصفهان مأنوس کند. که البته آنچه بیان می شود شرح بزرگی آن شهدا نیست که شرح بزرگی آنان داستانی است به بلندای یک عمر و اینها خاطراتی است کوتاه از زندگی سراسر بندگی شان. آبروی اندکمان را توان ضمانتی اگر باشد و چشمان بی رمغمان را ذوق باریدنی ، این مجموعه را نذر آرامش دل های مسموممان میکنیم مگر از بیماری برخیزد و دوباره نام معطر شهدا را در خویش زمزمه کند.
این کتاب بخشی از خاطرات شهید علي موحد دوست است. سال 1337 در محله كردآباد اصفهان به دنيا آمد. در دوران جنگ تحميلي عراق عليه ايران فرماندهي تيپ دوم لشكر 14 امام حسين (ع) را بر عهده داشت و سال 1364 در خط پدافندي عمليات والفجر 8 به شهادت رسيد.
برشی از کتاب
صداي تپش قلب ها سكوت سنگر را مي شكست. حاج حسين خرازي نگران بود. نگران نيروهايش. نگران فرمانده هایش. نگران خرمشهر. صداي بيسيم بلند شد. - حسين حسين حسين، موحد - موحد به گوشم. - حسين آقا دستمون تو آبه. - كدوم آب؟ - اروند. - همان موضع را حفظ كن علي جون. - يا علي. حاج حسين قرارگاه را گرفت؛ -سلام عليكم، خرازي هستم. موحددوست رسيد كنار اروند. حسين مي خنديد، بچه ها گريه مي كردند. بچه ها ميخنديدند، حسين گريه مي كرد. خرمشهر آزاد شد...سه برادر (شهید حاجابراهیم جعفرزاده)
ستارگان درخشان، عنوان مجموعه کتاب هایی است که هر یک بنا دارد خواننده اش را با یکی از سرداران شهید اصفهان مأنوس کند. که البته آنچه بیان می شود شرح بزرگی آن شهدا نیست که شرح بزرگی آنان داستانی است به بلندای یک عمرواینها خاطراتی است کوتاه از زندگی سراسر بندگی شان . آبروی اندکمان را توان ضمانتی اگر باشد و چشمان بی رمغمان را ذوق باریدنی ، این مجموعه را نذر آرامش دل های مسموممان میکنیم مگر از بیماری برخیزد و دوباره نام معطر شهدا را در خویش زمزمه کند.
شهید حاج علی باقری سال 1339 در شهر اصفهان به دنيا آمد. او در سال 1359 عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شد. در دوران جنگ تحميلي عراق عليه ايران فرماندهي تيپ 18 الغدير يزد را برعهده داشت و سرانجام در سال 1363 در عمليات بدر به شهادت رسيد.