سیر واقعه کربلا
کتاب حاضر برگرفته از چهار کتاب معتبر بوده که به نقل واقعه عاشورا پرداخته و می تواند ما را به اصل واقعه بدون تحریفات وارد شده در قرنهای اخیر نزدیک سازد.
علت انتخاب این کتب عبارتند از :
1-از میان پنج مقتل موجود از قرن دوم تا اوائل قرن چهارم ,که شامل مقتل الحسین ابومخنف(م ، )157طبقات ابنسعد(م،)230 انساب بلاذری(م ،)279 اخبارالطوال دینوری(م ،)282فتوح ابن اعثم کوفی(م )314می باشد دو مقتل ابو مخنف و ابن اعثم انتخاب شد که خود مرجع سایر کتب می باشد ( تاملی در نهضت عاشورا15 ص)
2- از منابع شیعه نیز دوکتاب ارشاد شیخ مفید(م )413و لهوف سید بن طاووس(م )664که به حادثه نزدیک بوده و مورد قبول علماء شیعه هستند انتخاب شده است.
لازم به ذکر است در گذر زمان واقعه عاشورا تاثیرات شگرفی در تاریخ بشریت و انسان های فرهیخته و آزاده ایجاد کرده و همین بزرگی حادثه باعث شده در سدههای اخیر متاسفانه در مواردی از مسیر اصلی خارج شده و مطالب غیر واقعی و بدون مستند وارد کتب شده و همین مطالب به عنوان مرجع در سخنرانی ها و روضه خوانیها و مجالس عزاداری استفاده گردد.
برای تهیه این مجموعه در ابتدا منابع مختلف تا قرن ده بطور کامل مطالعه شد و از بین آن ها چهار کتاب به عنوان منابع کامل تر و معتبر تر انتخاب گردید و پس از بازخوانی مجدد و تکمیل فهرست، تلاش شد کامل ترین مطالب برای هر عنوان برگزیده شود و در صورت لزوم برای برخی عناوین چند منبع آورده شده است.
برشی از کتاب
دیگر روز حسینبنعلی (ع) از سرای خود بیرون آمد تا معلوم فرماید که چه خبر است. مروان در کویی به آن حضرت رسید گفت: یا اباعبدالله، تو را نصیحتی میکنم و در آن جز نیکویی غرضی ندارم. صلاح تو در آن است که با یزید بیعت کنی تا تو را رنجی نرسد وآتش این فتنه فرو نشیند وچون یزید بشنود، در حق تو احسان فرماید. در جمله اگر مصلحت من قبول کنی در دین و دنیا تو را بهتر افتد. حسینبنعلی(ع) فرمود: إنالله وإنا إلیه راجعون، امروز اسلام ضعیف گشتهپ ومسلمانان به بلایی مبتلا شدهاند. ای مروان، یزید کیست که تو مرا به بیعت اومیخوانی؟ حال آنکه میدانی یزید مردی شرابخور وفاسق است. این سخن سخت نااندیشیده و قبیح گفتی. من تو را بدین نصیحت که از هزار ملامت بیش است، مذمت نمیکنم؛ چه از تو همین آید. تو هنوز از مادر نزاده بودی که حضرت رسول (ص) بر تولعن کرد از تو چه حساب بر توان گرفت؟ ای دشمن خدای، نمیدانی که ما اهل بیت رسول خداییم وهمیشه حق بر زفان ما رفته است؟ من از جد خویش محمد رسولالله (ص) شنیدم او گفت خلافت حرام است برآل ابیسفیان و بر طلقا، چون معاویه را بر منبر من ببینید، شکم او پاره کنید. به خدای که اهل مدینه او را بر منبر جد من نگاه نداشتند. لهذا خدای تعالی ایشان را بر یزید مبتلا گردانید...حماسه پرشکوه
کتاب بر گرفته از زندگی و نهضت سید وسالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین است.
قرآن و عترت پیامبر از یکدیگر جدایی ناپذیرند. چنانکه در حدیثِ متواترِ «إِنِّی تارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلین کتابَ اللهِ وَ عِترَتِی» بر این نکته تأکید شده است که «لَن یَفتَرِقا حتّی یَرِدا عَلَیَّ الحَوضَ» آن دو از یکدیگر جدا نمیشوند تا در روز قیامت و در جوار حوض کوثر بر پیامبر خدا وارد شوند. از همین رو بین قرآن و عترتِ آن حضرت سنخیت و مشابهتی تام و تمام وجود دارد. در این بین شباهتهای حضرت ابیعبداللهالحسین درخشانتر و چشمگیرتر است. از جمله شباهتهاي قرآن و اهلبيت: تازگی و طراوت آنهاست. بر حسب تجربه و تأییدات نقل، قرآن هر چه خوانده شود و در آن تأمل گردد، نه تنها خستگی و ملالت نمیآورد، بلکه همانند فلز گرانبهایی است که هر چه صیقل داده شود درخشانتر میشود. قرآن مجید نیز هر چه تلاوت شود و در آن تدبّر و تأمّل گردد، تازگياش بيشتر ميشود. وجود مقدّس حضرت سیدالشهداء نیز همينگونه هستند؛ هر چه در زندگي درخشان و برنامههاي آن حضرت بیشتر اندیشه شود و بازگو گردد نه تنها ملالت و خستگی نمیآورد، بلکه طراوت آن فزونی مییابد.
تشابه دیگری که فیما بین قرآن کریم و حضرت سیدالشهداء میتوان یافت این است که هر دو را با عنوان (هُدی) توصیف نمودهاند.