نمایش 9 24 36

گفتارهای آسمانی (جلد اول)

120,000 تومان
حاج حسین خرازی در سال ۱۳۵۵ پس از اخذ دیپلم برای طی دوران سربازی به مشهد اعزام گشت با شروع جنگ تحمیلی به تقاضای خودش راهی خطه جنوب شد در اولین خط دفاعی مقابل عراقی‌ها در منطقه دارخوین به مدت ۹ ماه با کمترین تجهیزات در این منطقه استقامت کرد. در عملیات کربلای ۵ با انفجار خمپاره‌ای سردار بزرگ در روز جمعه سال ۱۳۶۵ در ۲۹ سالگی شهید شد؛ بنا به سفارش خودش قطعه شهدا در میان یاران بسیجی اش به خاک سپرده شد.گفتارهای آسمانی مجموعه کامل سخنرانی های سردار سرلشکر پاسدار شهید حاج حسین خرازی فرمانده لشکر مقدس 14 امام حسین (ع) تا پایان سال 1363 است. این مجموعه دو جلدی می باشد.
برشی از کتاب
سال اول جنگ یکسال بود که شاید از لحاظ موفقیت ما پیروزی چندانی نداشتیم؛ چرا که درست بر اساس استراتژی نبود ارتش، به ما حمله کرد و البته قضایای سیاسی دیگری هم دارد که حالا ما از بُعد نظامی به این قضیه نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که این‌ها چون آرایش ارتش را می‌دانستند و دقیقا عدم انسجام، عدم هماهنگی و عدم ما فرماندهی قوی، منسجم و قاطع در ارتش را می‌دیدند، به فکر این افتادند که چند روزی شاید بساط جمهوری اسلامی نوپا را می‌توانند برچیند. اما با این پیام روح افزای امام، با این پیامی که امام فرمودند، بالافاصله نیروها سرازیر شدند، آن هم نیروهایی که در ابتدا اصلا رزم ندیده بودند، سلاح به دست نگرفته بودند، آمدند و شروع کردند به آموزش و بلافاصله یاد گرفتند و سازمان دهی شدند.

گفتارهای آسمانی (جلد دوم)

75,000 تومان
حاج حسین خرازی در سال ۱۳۵۵ پس از اخذ دیپلم برای طی دوران سربازی به مشهد اعزام گشت با شروع جنگ تحمیلی به تقاضای خودش راهی خطه جنوب شد در اولین خط دفاعی مقابل عراقی‌ها در منطقه دارخوین به مدت ۹ ماه با کمترین تجهیزات در این منطقه استقامت کرد. در عملیات کربلای ۵ با انفجار خمپاره‌ای سردار بزرگ در روز جمعه سال ۱۳۶۵ در ۲۹ سالگی شهید شد؛ بنا به سفارش خودش قطعه شهدا در میان یاران بسیجی اش به خاک سپرده شد. گفتارهای آسمانی مجموعه کامل سخنرانی های سردار سرلشکر پاسدار شهید حاج حسین خرازی فرمانده لشکر مقدس 14 امام حسین (ع) از سال 1364 تا پایان سال 1365 است . این مجموعه دو جلدی می باشد.

برشی از کتاب

برادرها باز هم شاید امر برایشان هنوز روشن نشده، ما گفتیم که امام اینطوری می‌فرمایند، حالا تکلیفی که امام فرمودند، این طوری است و باز هم می‌فرمایند: (که اگر یک نفر در این جمهوری اسلامی باقی بماند، باید جنگ را ادامه بدهد)، ما اگر شیعه امام حسین(ع) هستیم، اگر می‌گوییم که (هل من ناصر)، اگر همین شعار امام حسین (هیهات منا الذله) را می‌گوییم، پس باید از هر قشری هستیم به جبهه بیائیم، حالا دانشجو یا دانش آموز هست که البته قشری که جبهه را تشکل می‌دهد، همین ها هستند، کس دیگری که نیست، ما آدم‌های خارجی که نداریم، یا بقال است، یا مغازه دار است، یا آهنگر است، یا دانش آموز یا دانشجو است و هرکس نسبت به تعهدی که دارد، باید به جبهه بیاید و خدای ناکرده اگر نیاید، مشمول آیات عذاب و احادیث نشوند_ همین امروز ما خدمت حاج آقا صنعتی بودیم، ایشان این حدیث را متذکر شدند_ این حدیث را که شما مصداق آن نیستید، اگر نیائید، خدای ناکرده خودمان را عرضه به میدان جنگ نکنیم، آن موقع شاید مصداق احادیثی که در باب افراد بد گفته می‌شود، بشویم.

آخرین ستاره

این کتاب بر گرفته از متن کامل يادداشت هاي روزانه شهيد حسين كهتري است.

نجوایی با برادر شهیدم

این کتاب مجموعه ای از دست‌ نوشته های راهیان طلائیه است. که در سالهای 1383 و 1384 در منطقه طلائیه لشکر 8 نجف اشرف میزبان زائران سرزمین نور بود.

گزارشی از زندگی من

این کتاب، برگرفته از یادداشت های روزانه سردار شهید علی رضاییان است. وی در سال 1326 در فیروز آباد تهران به دنیا آمد و می‌توان گفت وی شخصیت خاصی داشته است. شهید رضاییان در اوایل سال 1359 به کردستان اعزام شد و با رشادت‌های خود درآزادسازی شهر سنندج نقش مهمی را ایفا کرد.

برشی از کتاب

30/01/1361 صبح جهت تلفن به دارخوین رفتم. هواپیما ها حمله کردند و سه نقطه را بمباران کرده و سمت شرقی دژبانی چند نفر از برادران شهید شدند. سپس به قرارگاه فتح رفتم و با برادر رشید راجع به مسائل تیپها صحبت نمودیم. بعداً با برادر سرهنگ آخوندزاده، مسئول برادران ارتش جلسه ای داشتیم. بعدازظهر همراه برادر رشید به شهررفتم و از محل توپخانه دیدن کردیم. آن طرف آب، مقداری مواضع ما را کوبیدند. بعد به نیروهایی که آن طرف آب بود، سرکشی کردم. پس از نماز جماعت، برادر رشید با برادر خرازی و برادر ربیعی راجع مسائل و مشکلات تا ساعت 10 شب صحبت نمودند.