نمایش 9 24 36

ما را فراموش کرده اند

هر جنگ در تاریخ یک ملت، نشان دهندۀ گذشت و فداکاری و شجاعت و عزم راسخ زنان و مردان آن سرزمین است در باز پس گیری همه ی آن چیزی که غارتگران به نا حق، خیال تملک آن را در سرمی پروراندند. در این نبرد زنان، جنگاوران بی نام و نشانی هستند که همۀ آمال و آرزوهای خود را برای آزادی سرزمین ناموسی خود در میان می‌گذارند و سال ها انتظار را با صبر و حوصله تحمل می‌کنند. بچه هایشان را شیر می دهند همان گونه که نهال ها را آبیاری می‌کنند تا فردای این سرزمین بدون تکیه گاه نماند و این قصه، سرگذشت یکی از زنان منتظر این سرزمین است که شاید به درستی درک نکردیم سال های تنهایی آنها چه سخت می‌گذرد. زنان سرزمین من که استوار و مهربان همیشه ایستاده اند.برشی از کتابروزهای سخت و طاقت فرسای جنگ به آخر رسید و با تمام ویرانی‌هایی که به جا گذاشت بالاخره، تمام شد. کاش هیچ گاه شروع نشده بود و این همه خاطرات بد برایمان به ارمغان نمی‌گذاشت و دسته گل‌های ما را درآغوش خاک نمی‌خواباند...

لاله های بهاران

علاوه بر زیبایی های جنگ هدف این کتاب رساندن پیام شهدا برای نسل امروز و فرداست. چه خوب است نسل های امروز و فردا بدانند که انسان های از این سرزمین در مقابل دشمن، مردانه جنگیدند، چه خوب است بدانند از شیرخواران تا سالخوردگان همه و همه از ارزش های انسانی عاشقانه دفاع کردند. چه خوب است که بدانند انسان های زیادی بودنند که بدن هایشان تکه تکه و گاهی هیچ اثری از آنها نماند، اما وجبی از این خاک را از دست ندادند.

گل واژه حجاب

کتاب گل واژه حجاب یک فرصت ناب برای دختران و نوجوانان است تا از رهگذر قرآن و احادیث، نیم نگاهی گذرا به عفت و حیا داشته باشند. عفت و حیایی که به اشتباه در حجاب ظاهر و پوشش چادر خلاصه شده است و حال آن که مفهومی بس عمیق است که در جزئی ترین رفتارهای انسان نمود دارد...

برشی از کتاب

نباید بگذارند عفت زن که مهمترین عنصر برای شخصیّت زن است، مورد بی اعتنایی قرار بگیرد. عفت در زن وسیله ای برای تعالی و تکریم شخصیّت زن در چشم دیگران، حتی در چشم خود مردان شهوت ران و بی بند و بار است. عفت زن مایه احترام و شخصیّت اوست. این مساله حجاب و محرم و نامحرم و نگاه کردن و نگاه نکردن، همه به خاطر این است که قضیه عفاف در این بین سالم نگه داشته شود. اسلام به مساله عفاف زن اهمیّت می‌دهد. البته عفاف مخصوص زنان نیست، مردان هم باید عفیف باشند.

صیاد فضائل

این کتاب در مورد 72 فضیلت از سردار شهید حسین صیادیان است.

شکلات داغ برای دختران

كتاب شكلات برای دختران برای اولین بار با نگرشی جدید، نیاز دختران را پیرامون مسایل روحی و جسمی بررسی كرده و هر آنچه آنان از سن دوازده سالگی تا هجده سالگی به آن نیاز دارند با زبانی ساده و غالبا در قالب داستان و نمونه هایی واقعی می آموزد. مسائلی چون بلوغ، خودشناسی، هویت، عزت نفس، زیبا شناسی، مهارتهای زندگی و شكوفایی استعدادها، دوستیابی های خاص این دوران، نكات مختصر و مفید و كاربردی در مواجه با مسایل روز كه هر دختری نیاز به شنیدن آن دارد مطرح شده است. هدف اصلی از نگارش این كتاب تشریح مسائل و مشكلاتی ست كه ممكن است دختران نوجوان در قالب موضوعی چالش برانگیز با آن مواجه شده و نیاز به راهنمایی داشته باشند. لذا ارایه ی راهكارهایی مفید برای آن ها ضروری ست. راهكارهایی كه بارها تجربه شده اند. یكی دیگر از اهداف مولف توجه به مشكلات اكثر والدین در مواجه با دختران نوجوان خود، به ویژه در این مقطع سنی كه به شكل یك معضل اساسی نمود پیدا می‌كند نصیحت پذیری كم آن هاست. گویا نوجوان خود مایل به كشف همه چیز است و از شنیدن‌های مكرر خسته و ملول می شود. ره آورد این كتاب حرف دل بسیاری از والدین است كه نیاز به توصیه های مكرر را تبدیل به آموختنی غیر مستقیم و شیرین می‌كند. در این تالیف سعی شده است با پرداختن به نیازهای نوجوانان و ایجاد فضایی امن و راحت و گشودن دریچه‌ای اختصاصی برای دختران، پذیرش مطالب را راحت‌تر و شیرین‌تر نماید.

برشی از کتاب

اگر شما درتصمیم‌گیری‌ ها ناتوان هستید و به دیگران وابسته‌اید و بدون تایید دیگران نظری ندارید و همه چیز را آن طور که پیرامون شماست و از دیگران می‌بینید و می‌شنوید، از دیدگاه مارسیا، هویتی زودرسی دارید. در هویت زودرس، فرد به تصویری زود هنگام از خودشان می‌رسد. تغییر خاصی را درآینده پیش بینی نمی‌کند و همه چیز را همانطور که هست تقریبا می‌پذیرد. رفتاراین افراد حالت تدافعی دارد، قدرت طلبند و از استرس بسیار کمی برخوردارند، آرزوهای غیرواقعی دارند. منظم هستند. ارتباط خوبی با والدین دارند...

شقایق عاشق

یکی از شهدایی که می‌توان او را مصداق بارز فرد نخبه، آن هم با تعریف شورای عالی انقلاب فرهنگی در "سند راهبردی کشور در امور نخبگان" دانست سردار شهید حسن غازی است. شهید غازی در سال ۱۳۳۸ در شهر اصفهان و در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. او دانش‌آموز زرنگ و درس‌خوانی بود. در کنار تحصیل و تعلیم به فوتبال هم خیلی علاقه داشت و بازیکن بسیار قابلی بود. حسن‌غازی فوتبالیست بود. هافبک وسط بازی می‌کرد؛ کاپیتان جوانان سپاهان. درست همان وقتی که دعوت می‌شود به تیم ملی جوانان و در رشتۀ داروسازی دانشگاه اصفهان هم پذیرفته می‌شود، همه چیز را رها می‌کند و می‌رود جنگ. وقتی می‌رود جبهه، باز هم سر و کارش با توپ می‌افتد و می‌شود فرمانده توپخانه. در یکی از روزهای اسفند 62 از طلایی سپاهان می‌رسد به طلاییِ طلائیه و برای همیشه آنجا ماندگار می‌شود. آن شهید بزرگوار، که از ابتدای جنگ تحمیلی با مسئولیت‌های مختلف وارد عرصه های نبرد شده بود در بسیاری از عملیات‌ها در غرب و جنوب شرکت داشت و بی مهابا به دشمن می‌تاخت و هرگز ضعف و ناتوانی از خود نشان نمی‌داد. فرماندهی کل سپاه نیز به همین علت مسئولیت ایجاد اولین گروه توپخانه سپاه را به ایشان واگذار کرد. بعد از مدتی یگان‌های مستقل توپخانه در سپاه با همفکری ایشان به وجود آمدند. اما سرانجام در یازدهم اسفند۱۳۶۲ عملیات خیبر که برای سامان بخشی به آتش پشتیبانی به خط مقدم محاصره شده طلائیه رفت و تیر بار بدست هم‌پای بسیجیان عاشق ساعتها جنگید و سپس هدف تیر مستقیم تانک دشمن قرار گرفت و آسمانی شد. پیکر مطهرش در جبهه طلائیه ماند و به علت اینکه عراقی ها آن منطقه را زیر آب بردند دیگر خبری از پیکرش نشد.

سیر واقعه کربلا

کتاب حاضر برگرفته از چهار کتاب معتبر بوده که به نقل واقعه عاشورا پرداخته و می تواند ما را به اصل واقعه بدون تحریفات وارد شده در قرن‌های اخیر نزدیک سازد. علت انتخاب این کتب عبارتند از : 1-از میان پنج مقتل موجود از قرن دوم تا اوائل قرن چهارم ,که شامل مقتل الحسین ابومخنف(م ، )157طبقات ابن‌سعد(م،)230 انساب بلاذری(م ،)279 اخبارالطوال دینوری(م ،)282فتوح ابن اعثم کوفی(م )314می باشد دو مقتل ابو مخنف و ابن اعثم انتخاب شد که خود مرجع سایر کتب می باشد ( تاملی در نهضت عاشورا15 ص) 2- از منابع شیعه نیز دوکتاب ارشاد شیخ مفید(م )413و لهوف سید بن طاووس(م )664که به حادثه نزدیک بوده و مورد قبول علماء شیعه هستند انتخاب شده است. لازم به ذکر است در گذر زمان واقعه عاشورا تاثیرات شگرفی در تاریخ بشریت و انسان های فرهیخته و آزاده ایجاد کرده و همین بزرگی حادثه باعث شده در سده‌های اخیر متاسفانه در مواردی از مسیر اصلی خارج شده و مطالب غیر واقعی و بدون مستند وارد کتب شده و همین مطالب به عنوان مرجع در سخنرانی ها و روضه خوانی‌ها و مجالس عزاداری استفاده گردد. برای تهیه این مجموعه در ابتدا منابع مختلف تا قرن ده بطور کامل مطالعه شد و از بین آن ها چهار کتاب به عنوان منابع کامل تر و معتبر تر انتخاب گردید و پس از بازخوانی مجدد و تکمیل فهرست، تلاش شد کامل ترین مطالب برای هر عنوان برگزیده شود و در صورت لزوم برای برخی عناوین چند منبع آورده شده است.

برشی از کتاب

دیگر روز حسین‌بن‌علی (ع) از سرای خود بیرون آمد تا معلوم فرماید که چه خبر است. مروان در کویی به آن حضرت رسید گفت: یا اباعبدالله، تو را نصیحتی می‌کنم و در آن جز نیکویی غرضی ندارم. صلاح تو در آن است که با یزید بیعت کنی تا تو را رنجی نرسد وآتش این فتنه فرو نشیند وچون یزید بشنود، در حق تو احسان فرماید. در جمله اگر مصلحت من قبول کنی در دین و دنیا تو را بهتر افتد. حسین‌بن‌علی(ع) فرمود: إنالله وإنا إلیه راجعون، امروز اسلام ضعیف گشتهپ ومسلمانان به بلایی مبتلا شده‌اند. ای مروان، یزید کیست که تو مرا به بیعت اومی‌خوانی؟ حال آنکه می‌دانی یزید مردی شرابخور وفاسق است. این سخن سخت نااندیشیده و قبیح گفتی. من تو را بدین نصیحت که از هزار ملامت بیش است، مذمت نمی‌کنم؛ چه از تو همین آید. تو هنوز از مادر نزاده بودی که حضرت رسول (ص) بر تولعن کرد از تو چه حساب بر توان گرفت؟ ای دشمن خدای، نمی‌دانی که ما اهل بیت رسول خداییم وهمیشه حق بر زفان ما رفته است؟ من از جد خویش محمد رسول‌الله (ص) شنیدم او گفت خلافت حرام است برآل ابی‌سفیان و بر طلقا، چون معاویه را بر منبر من ببینید، شکم او پاره کنید. به خدای که اهل مدینه او را بر منبر جد من نگاه نداشتند. لهذا خدای تعالی ایشان را بر یزید مبتلا گردانید...

سه تایم پنج دقیقه ای

نام کتاب به مسابقات کشتی‌ای که در سه تایم پنج دقیقه ای برگزار می‌شده اشاره می‌کند. نویسنده این کتاب زندگی شهید عباس حسن پورمقدم را در سه قسمت از زبان راوی های متفاوت بیان می‌کند. خانم مهری السادات معرک نژاد در مورد کتاب اینگونه توضیح می دهند: شهید عباس حسن پورمقدم یکی از شهدایی است که نوجوانی و جوانی پرشوری داشته و مانند بسیاری از همرزمانش در مبارزات قبل انقلاب شرکت می کرده. ایشان به ورزش کشتی علاقه زیادی داشته و توانسته مقام هایی را در مسابقات کسب کند. در دوران دبیرستان با دوستانی که بعدا تعدادی از آن ها در جنگ تحمیلی شهید شدند یک گروه ویژه بحث‌ های اعتقادی و مبارزاتی با عنوان خون برشمشیر تشکیل می دهد. اوج فعالیت ایشان در دوران دفاع مقدس است، از روزهایی که ایشان با رشادت، هوش و ذکاوت خود به گونه متفاوت گذرانده و در آخر به درجه شهادت نائل شد.

برشی از کتاب

هیچکس دیگری پایین نبود. عباس منقل اسفند را از حاج خانمی تقریبا که دم در ایستاده بود گرفت و آمد وسط مینی بوس. فوت محمکی کرد بین زغال ها و دود اسفند را از هر دو طرف فرستاد. سرفة همه در آمد. - این دود رو دادم اول کاری بخورین که بدونین اینجایی که داریم میریم قراره فقط دود بخوریم. درسته که اول می‌ریم تهران اما بعدش جنگه. هر کس فکر می‌کنه داریم می‌ریم گشت و گذار یا دلش برای ننه اش تنگ میشه یا قاقالی لی میخواد، همین جا پیاده شه. محسن از اول مینی بوس صلواتی چاق کرد و همه برای ابراز آمادگی صلوات گوش کرکنی فرستادند. عباس منقل را پس حاج خانم داد و دوباره ایستاد وسط ميني بوس. نه، پس معلومه آموزش های این چند وقت بی فایده نبوده. محسن از آن جلو دوباره صلوات چاق کرد. حسن که هنوز سرفه می‌کرد بلند شد و گفت: اگه میخواین تا خود آبادان دیگه صلوات نفرسین، بلند صلوات. عباس اشاره ای به راننده کرد و ماشین راه افتاد. دستش را گرفت لبة یکی از صندلی‌ها تا محکم ‌تر بایستد. اگه میخواین تا آبادان صلوات نفرسین محسن و حسن رو بندازین پایین. دوباره همه صلوات فرستادند...