نمایش 9 24 36

از جهاد تا شهادت

امام خمینی درفرازی از سخنانش دربارة مقام شهداء فرمودند: شهادت در راه خدا چیزی نیست که بتوان آن را با سنجش‌های بشری و انگیزه‌های عادی ارزیابی کرد و شهید در راه حق و هدف الهی را نمی‌توان با دیدگاه امکانی به مقام والای آن پی برد که ارزش عظیم آن معیار الهی و مقام والای این، دیدی ربوبی لازم دارد. رهبر فرزانه و کبیر انقلاب اسلامی در سخنی دیگر چنین فرمود: نگذارید پیشکسوتان شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمرة به فراموشی سپرده شوند. مقام معظم رهبری دربارة مقام و ارج نهادن به شهدای عزیز و گرامی داشتن نام و یاد آنان، سخنان ارزشمند بسیاری را بیان داشته‌اند که در یکی از فرازهای سخنانش می‌فرماید: هر شهید، جانباز، آزاده و ایثارگر سنگر محکم این ملت است.

ستاره بی نشان (شهید محمود اسدی پور)

مجموعه ستارگان درخشان بنا دارد خواننده اش را با یکی از سرداران شهید اصفهان مأنوس کند. که البته آنچه بیان می شود شرح بزرگی آن شهدا نیست که شرح بزرگی آنان داستانی است به بلندای یک عمر و اینها خاطراتی است کوتاه از زندگی سراسر بندگی شان.خاطرات شهید محمود اسدی پور با بیانی ساده و روان و مختصر پرداخته شده است. او در سال 1340 به دنیا آمد و در سمت فرماندة گردان یا زهرا در سال 67 در عملیات والفجر 8 در منطقة فاو به شهادت رسید.

برشی از کتاب

یکی از بچه های خبرۀ گردان بود. محمود خیره خیره به او نگاه می‌کرد و می‌گفت: از تو انتظار نداشتم، تو دیگه چرا؟ مانده بود چه کار خطایی کرده؟ تازه از بیمارستان مرخص شده بود. چه کار می توانست کرده باشد. بالاخره عزمش را جزم کرد و ازش پرسید: مگه چی شده؟ گفت: رفتی شهر و اومدی گردنبند گردنت کردی؟! تازه فهمید رو دست خورده. درعملیات والفجر 8 بود که ترکش از پشت به گردنش خورده بود. از آن به بعد مجبور بود یک گردنبند طبی دور گردنش ببندد. آخرهم گفت: چرا اومدی؟ میموندی تا بهتر بشی...

یک گلوله تا پرواز

هر ساله، به مناسبت فرا رسیدن سالگرد هر عملیات از دوران دفاع مقدس، برنامه ای به عنوان بزرگداشت و تجلیل از نام و یاد شهدا و رزمندگانی که در آن عملیات شرکت داشتند و حماسه هایی آفریدند، برگزار می شود. اهداف، دستاوردها، مناطق اجرای عملیات، میزان موفقیت رزمندگان، تلفات و خسارات به دشمن و ... تشریح می گردد. اما نمی دانم چرا هر ساله، بی سر و صدا و خاموش از کنار عملیات والفجر مقدماتی گذشته و هیچ ذکر و یادی از آن نمی شود. نمی دانم چرا. سرعت عمل، اقتدار، اراده ی پولادین و عزم شکست ناپذیری که سپاه اسلام از خود نشان داد و حماسه های ماندگار و عملیات های شهادت طلبانه ای که پاسداران گمنام و بسیجیان مظلوم از خود به نمایش نهادند، در تمام تاریخ جنگ تحمیلی باید کم نظیر باشد. رزمندگان ایرانی در سخت ترین شرایط جوی و موقعیت جغرافیایی، عملیات تهاجمی خود را شروع کردند. از مناطقی چون صحرای شن، تپه های رملی گرفته تا جنگل امقره، تا تنگه های صعب العبور و موانع نفوذناپذیر متعددی، در زیر سخت ترین هجمه ی آتش دشمن پیشروی کردند. بعد از سه شبانه روز عملیات گسترده، به موانعی رسیدند که توسط طراحان و کارشناسان نظامی غربی و صهیونیستی ارایه و احداث گردیده بود. آخرين مرحله ی عمليات والفجر مقدماتي ، در شب بيست و يكم بهمن ماه سال 1361 آغاز شد . دشمن تا بن دندان مسلح و مجهز به پيچيده ترين سيستم هاي دفاعي، پيشرفته ترين سلاح هاي زميني و هوايي، و با استحكامات و موانع بي نظيري كه در مقابل هجوم رزمندگان احداث كرده بود، به دست توانمند نیروهای ایرانی در هم شكسته و عقب نشست. با تاريك شدن هوا، عمليات شروع شد نيروهاي زرهي و پياده سپاه و بسيج، از تمامي مناطق آزاد شده با موفقیت پیشروی را آغاز کردند. در حالی که تمامي موانع دشوار دشمن براي اولي بار در تاريخ جنگ در هم شكسته و پشت سر نهادند، پيشروي با سرعت ناباورانه ای جهت تصرف اهداف نهايي در عمق خاك دشمن شروع شد.

هزار قله عشق (خاطراتی از سردار سرلشکر شهید حسین خرازی)

حاج حسين خرازي فرماندة افتخار آفرين لشكر14 امام حسين(ع) بود. لشكري كه در جنگ هشت سالة ايران و عراق، ضمن شركت موفقيت آميز در همة عمليات هاي سرنوشت ساز، بيش از سيزده هزار شهيد تقديم اسلام عزيز كرده است. شايد بيان همين مطلب براي شناخت جايگاه رفيع و روح عظيم او كافي باشد. يكي از نسل سومي ها مي پرسيد: چرا از حضور "حسين" در عمليات ها و صحنه نبرد فيلم برداري تهيه نشده است؟! گفتم: براي اينكه آن زمان، حسين در خط مقدم، آر پي جي شليك مي كرد! و در زمان عبور از معبر و تصرف سنگر دوشكاي دشمن در تاريكي شب، امكان فيلم برداري نيست. يادم هست در شب عمليات بستان، لشكر امام حسين(ع) در طرح مانور خود را بر اساس مأموريت منطقه اي اين يگان خط شكن تعيين مي كردند به خاطر شخصيت بزرگ و دست نيافتني مردان بزرگي چون رضا حبيب الهي، احمد فروغي، عباس كرد آبادي و ده ها و صدها فرماندة دلاور ديگر بود زيرا لشكرهاي دشمن در برابر هجوم اين دلاور مردان در هم شكست و در مقابل آنان سر تسليم فرود آورد.

عاشق صادق

ايــن كتــاب حــاوي كليــاتي از زنــدگي، روحيــات و مجاهــدت هــاي ســردار شـهيد حـاج رضـا حبيـب الهـي و خـاطرات دوسـتان و همرزمـان وي اسـت. سردار رشيد و جانباز سـپاه اسـلام، شـهيد حـاج محمدرضـا حبيـب اللهـي در مهرمــاه ســال 1337 در شــهر اصــفهان به دنیا آمدو در عملیات والفجر به شهادت رسید.

شاهد معبرها (روایتی از خاطرات مرتضی علیجانی از فرماندهان واحد تخریب لشکر امام حسین(ع))

روایتی از خاطرات مرتضی علیجانی یکی از فرماندهان واحد تخریب است. این کتاب در پنج فصل است به شرح ذیل است؛ دوران کودکی،دوران انقلاب و اعزام به سیستان و بلوچستان،اعزام به منطقه جنوب غرب و....

برشی از کتاب

مين کپسولی، مين ضد نفر است. حدود بيست سانت طول و قطری حدود 8الی 9سانت دارد و شبيه يك کپسول گاز خانگی است. جنس آن چدنی است. ده بيست سانت از زمين بالا می‌آيد و منفجر می‌شود و به صورت ترکشی عمل می‌کند. مين کمپرسی هفت هشت سانت ضخامت دارد و از نوع مين‌های فشاری است. کنارش يك چاشنی و لاستيکی روی سرش است که وقتی رويش فشار می‌آيد، عمل می‌کند. مینی که هنوز مسلح نشده، يك ضامن دارد. وقتی خواستند مسلحش کنند، ضامنش را می‌کشند. مثل ضامن نارنجك هر لحظه آماده انفجار است. وقتی تخريبچی می‌رود بالای سر مين، قبل از اينکه دست به جايی بگذارد، مثل حالت يك پين، ضامن را به مين وارد می‌کند. بعد مين را خنثی می‌کند و دوباره ضامن را برای مين بعدی در می‌آورد...

سید بلبلی (یادگار غواصان شهید)

سید علی موسوی که در میان میدان جنگ به سید بلبلی معروف شده بود. سوت بلبلی اش در برهه هایی از عملیات والفجر8 توانسته بود گردانی را از گرفتاری نجات دهد. این کتاب روایت خاطرات سید علی موسوی است.

برشی از کتاب

صبح که شد با سر و صدای مادر که تلاش می‌کرد مرتضی را از خواب بیدار کند، از رختخواب بیرون آمدم. صبحانه را خوردم و لباسی که از گشادی و بلندی معلوم نبود مال کی بود، پوشیدم. مادر دستمال مدرسه را دستم داد و قربان صدقه ام رفت. - ننه اگه حرف آقا مدیرو گوش ِبدی و دِرسد و خب بخونی، ملا میشی، آقاچی میشی.