نمایش 9 24 36

پنجم تا پنجم

«پنجم تا پنجم» روایتگر زندگی و خاطرات شهید حمید توحیدی است. این شهید جوان با‌ استعداد و نخبه‌ای که دارای رتبه کنکور ۳۳ و دانشجوی رشته پزشکی اصفهان بود برای دفاع از کشور به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل رفت و در پنجم اسفندماه سال ۶۵ در عملیات کربلای پنج به شهادت رسید. پیکر پاک شهید حمید توحیدی در یک روز برفی و سرد زمستانی به همراه پیکرهای پاک چند تن از همرزمانش همچون شهیدان سیدمحمد مهدوی، علی مقیمی، کمال اسدی و منصور امینی، بر روی دستان جمعیت انبوهی از مردم شریف و شهیدپرور شهرستان خوانسار و اساتید و دوستان و هم‌کلاسی‌هایش تشییع شد و در گلزار شهدای سنگشیر خوانسار آرام گرفت.

نزدیک است (سردار شهید اصغر جوانی به روایت زهرا جوانی)

این کتاب روایتی از شهید اصغر جوانی است. ایشان در سال 1340 متولد شدند و فرمانده سپاه بوکان بودند. در سال 1358 ازدواج کرده و در سال 1362 در سردشت مهاباد به شهادت رسیدند.

جنگی که تمام نشد (سردار شهید علی رضاییان به روایت فاطمه طالبی)

جنگی که تمام نشد روایتی از همسر شهید علی رضائیان است که در سال 1326 متولد شدندکه فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهدا بودند و در سال 1350 ازدواج کردند و در بانه در سال 1362 به شهادت رسیدند.

جنگ مال خودت (سردار شهید عبدالرسول زرین به روایت حلیمه ابراهیمی)

جنگ مال خودت، روایتی از همسر شهید عبدالرسول زرین است. شهید زرین در سال 1351 متولد شد و مسئول عملیاتی لشکر 14 امام حسین بود; او در سال 1342 ازدواج کرد و در جزیره مجنون در سال 1362 به شهادت رسید.

شقایق عاشق

یکی از شهدایی که می‌توان او را مصداق بارز فرد نخبه، آن هم با تعریف شورای عالی انقلاب فرهنگی در "سند راهبردی کشور در امور نخبگان" دانست سردار شهید حسن غازی است. شهید غازی در سال ۱۳۳۸ در شهر اصفهان و در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. او دانش‌آموز زرنگ و درس‌خوانی بود. در کنار تحصیل و تعلیم به فوتبال هم خیلی علاقه داشت و بازیکن بسیار قابلی بود. حسن‌غازی فوتبالیست بود. هافبک وسط بازی می‌کرد؛ کاپیتان جوانان سپاهان. درست همان وقتی که دعوت می‌شود به تیم ملی جوانان و در رشتۀ داروسازی دانشگاه اصفهان هم پذیرفته می‌شود، همه چیز را رها می‌کند و می‌رود جنگ. وقتی می‌رود جبهه، باز هم سر و کارش با توپ می‌افتد و می‌شود فرمانده توپخانه. در یکی از روزهای اسفند 62 از طلایی سپاهان می‌رسد به طلاییِ طلائیه و برای همیشه آنجا ماندگار می‌شود. آن شهید بزرگوار، که از ابتدای جنگ تحمیلی با مسئولیت‌های مختلف وارد عرصه های نبرد شده بود در بسیاری از عملیات‌ها در غرب و جنوب شرکت داشت و بی مهابا به دشمن می‌تاخت و هرگز ضعف و ناتوانی از خود نشان نمی‌داد. فرماندهی کل سپاه نیز به همین علت مسئولیت ایجاد اولین گروه توپخانه سپاه را به ایشان واگذار کرد. بعد از مدتی یگان‌های مستقل توپخانه در سپاه با همفکری ایشان به وجود آمدند. اما سرانجام در یازدهم اسفند۱۳۶۲ عملیات خیبر که برای سامان بخشی به آتش پشتیبانی به خط مقدم محاصره شده طلائیه رفت و تیر بار بدست هم‌پای بسیجیان عاشق ساعتها جنگید و سپس هدف تیر مستقیم تانک دشمن قرار گرفت و آسمانی شد. پیکر مطهرش در جبهه طلائیه ماند و به علت اینکه عراقی ها آن منطقه را زیر آب بردند دیگر خبری از پیکرش نشد.