ما زنده ایم
ما زندهایم، حکایاتی شگفت انگیز از حضور و ظهور شهدا در زندگی امروزی ما را روایت کرده است. این کتاب تفسیری است بر سه کلمه از قرآن کریم (عند ربهم یرزقون) و به عبارت دیگر این سه کلمه از کلام الله مجید تاییدی هستند بر مطالب این کتاب.
در پیاده روهای صفحات این کتاب که شروع به قدم زدن میکنی، گاهی هوایی بس بهاری را تجربه میکنی، که نشان از شور و پاکی و اخلاص شهدا دارد. در بعضی مواقع هوای گرم تابستان را در خاطرت مجسم میکنی که روایتگر تابش آفتاب گرم خوزستان بر پیکر شرحه شرحه شهدای گمنام است. در بسیاری از موارد پاییز را به خوبی لمس میکنی، آنجا که برگ های دلت برای لحظاتی از تنه تنومند درخت دنیا جدا میشود و در فضای معنویت غوطه ور میشود. در برخی صفحات ردپای زمستان را نیز میتوانی به وضوح ببینی، آنجا که مظلومیت و معصومیت شهدا ترسیم میشود و به ناگه بارش بارانی از اشک را بر سرزمین گونه هایت احساس میکنی. وقتی خواندن کتاب به اتمام میرسد، نگاهت به شهدا نگاه دیگری میشود، نگاهی آمیخته با بغضی در گلو، نگاهی نمناک از قطرات اشک، نگاهی همراه با احسنت و آفرین بر شهدا، نگاهی لبریز از اشتیاق برای شناخت بیشتر شهدا، نگاهی اعتماد آفرین به تکیهگاه بودن شهدا در زندگی امروز، نگاهی متفاوت نسبت به خداوند توبه پذیر، اینکه هر که باشی و هر چه که باشی، نباید از رحمت و آمرزش خداوند تبارک و تعالی مایوس شوی.
برشی از کتاب
میخواهند برای اکبر فیلم تهیه کنند. چند ماه بعد از شهادت علی اکبر روزی مادرم خانه را مرتب کرد و گفت: میخواهند از صدا و سیما بیایند و برای اکبر فیلم بسازند. با تعجب گفتم: مادر با شما تماس گرفتند؟ گفت:نه دیشب خواب اکبر را دیدم بهم گفت که خانه را آماده کن، فردا میخوان بیان فیلم تهیه کنن. چند ساعت بعد خودروی صدا و سیما جلوی در خانه توقف کرد و مادر به استقبال آنها رفت.راوی خواهر شهید شیرودی
0
روز
00
ساعت
00
دقیقه
00
ثانیه