شوق وصال
برگرفته از زندگی نامه شهید حاج سید احمد عبداللهی است که در سال 1333 در شهرستان فریدن در استان اصفهان متولد شد و در سال 1362 در عملیات والفجر4 در منطقه عملیاتی مریوان به شهادت رسید و علت شهادت اصابت ترکش به جمجمۀ او بود.
برشی از کتاب
اواخـر حکومـت پهلـوی مملکـت حسـابی به هم ریختـه بـود. نیروهای پیـرو امام خمینـی(ره) هرجـا کـه بودنـد، سـعی میکردنـد، بـرای یـاری امـام هـر تلاشـی انجـام دهنـد. در ایـن بیـن عـدهای هم بودنـد که ازطـرف ژاندارمـری و حکومت آن زمـان اجیـر شـده بودنـد تـا نیروهـای به اصطـلاح خودشـان «خرابـکار» را شناسـایی کننـد و دمـار از روزگارشـان دربیاورنـد. بـه ایـن ترتیـب کـه عـدهای افـراد، نیروهـای انقلابـی شـهر خـود را شناسـایی میکردنـد و با چـوب و چماق بـر سـرش میریختنـد و حسـابی از خجالتـش درمیآمدنـد. بلـه آن روزهـا بهای انقلابی بـودن سـخت بـود و مـردم آن را بـا جـان و دل میپرداختند و ترسـی هم از چـوب و چمـاق ایـن و آن نداشـتند. احمـد مـا هـم جـزء نیروهایـی بود کـه اسـمش را به لیسـت «چماق به دسـتان» داده بودنـد و بـه زودی بـه سـراغش آمدنـد...روزی که آمدی
مدتی بود که قصد داشتم زندگینامۀ شهید علی اکبر صابری را به تحریر در آورم، ولی نمیدانستم از کجا شروع کنم. به سراغ همرزمانش بروم بهتر است یاشخصیتش را از زبان خانواده اش بازگو کنم. هر چند با همه باید مصاحبه میشد، ولی نمیدانستم بهتر است تمرکز کار بر روی کدام جنبه از زندگی ایشان قرار گیرد؛ کمی گذشت و من با همسر ایشان آشنا شدم. تصمیم گرفتم کار را با خاطرات ایشان شروع کنم.
می نویسم تا خودم فراموش نکنم که اگر امروز با عزت قدم بر میدارم حاصل خون جوانان این مرز و بوم و استقامت خانواده های آنها است. استقامتی که راحت نیست؛ سختی دارد، هجران دارد، یک عمر تنهایی دارد.... می نویسم تا یاد بگیرم پاسداری یعنی این؛ یعنی مردی جلوی دشمن می ایستد و زنی هجران این ایستادگی را تحمل میکند.