نمایش 9 24 36

سنگ، کاغذ، گلسنگ

50,000 تومان
سلام من ریسه ریزه هستم 8 سالمه. من یک گلسنگم اما نه گل هستم نه سنگ! می‌دونی ما هم مثل درخت ها با آب و اکسیژن و نور غذا می‌سازیم. و وقتی که دنبال جواب یه سوال هستم سراغ کتابخونم می‌رم. مامان قصه ما گیاهان زیادی را می‌شناسه و به عنوان دارو از اونا استفاده می‌کنه و به خاطر یه دلایلی در کتاب آمده است مجبور شدیم به خانه عموم برویم. در این کتاب به مامان و باباها می‌گه که مواظب باشند در طبیعت زباله نریزند و یا با دود کارخونه‌ها هوا و خاک را آلوده نکنند که باعث از‌بین‌رفتن موجودات و آلودگی هوا بشه و برای خود بچه‌ها هم ضرر داره.

زنگوله خوش آواز

ماجرای داستان این کتاب واقعی بوده و گوشه‌ای از زندگی شهید فتح‌الله قنبری است. او وقتی از مدرسه برمی‌گشت برای کمک به پدرش به مزرعه می‌رفت. به چرای گله و صدای زنگولۀ گوسفندان علاقۀ خاصی داشت و همیشه زنگوله‌ای به گردن خود می‌انداخت. پانزده ساله بود که به جبهه رفت و زنگوله را نیز با خود به آنجا برد. صدای زنگوله شور و حال عجیبی برای او و دیگر هم‌رزمانش ایجاد می‌کرد. فتح‌الله بعد از چهار ماه حضور در جبهه بر اثر انفجار مین به شهادت رسید و همان زنگوله موجب شناسایی او شد.