مسافر مهتاب
شما روايت مردي از تبار عاشورا، كه دل در گرو تعهد و ايمان عملياش گذاشت، میخوانید. اين داستان نه تنها زندگي شهيد اصغر جواني است بلكه روايتي از تاريخ جوانان انقلاب است.
کتاب مسافر مهتاب زواياي تاريخ مبارزات مذهبي و سياسي ايران و به ويژه استان اصفهان را بازگو ميکند تا جلوههاي حق و حقيقت عيان شود. به نوعي اين کتاب گوشهاي از تاريخ شهيدان اين خطۀ شهادتخيز است و هر مبارزي که در قيد حيات است، خود را در آن ميبيند.
فرزند خورشید (زندگی سردار شهید غلامرضا صالحی)
فرزند خورشيد هفتمين كتاب از مجموعه طوبي است كه به قلم برادر بزرگوار عباس اسماعيلي نگاشته شده و روايت مستندي از زندگي با عزت سردار رشيد اسلام، شهيد غلامرضا صالحي را بيان ميكند. اين كتاب گوشه اي از تلاش و مجاهدت هاي بي شمار اين ستارۀ خاك و افلاك را با بهره گيري از خاطرات خانواده و ياران همرزمش در قالب متني مستند داستاني در اختيار خوانندگان قرار ميدهد.
برشی از کتاب
غلامحسين و دايی صادق به لباس های غلامرضا نگاه ميكردند و ميخنديدند. غلامرضا با سر تراشيده شده با لباس عادی و يك كلاه كارگری كه سرش گذاشته بود، كنار دروازه ايستاده بود. اتوبوسها مملو از مسافر عبور ميكردند و صدای دايی صادق و غلامحسين كه دائم فرياد ميزدند: «اصفهان - اصفهان»... در هوا پراكنده می شد. يك ماشين دژبان از مقابل آنها عبور كرد. تعدادی سرباز با ديدن ماشين دژبانی در لابهلای جمعيت گم شدند. غلامرضا خودش را خونسرد نشان داد. دژبانها يك سرباز لباس شخصی را گرفتند. سرباز تقلا ميكرد تا از دست دژبان خلاص شود. يكی از دژبان ها پاچه شلوار سرباز فراری را بالا زد. جای گتر روی پای سرباز ديده ميشد. او را سوار ماشين كردند و با خود بردند. ترس دستگيری غلامرضا، تمام وجود دايی صادق را گرفته بود...شمع صراط (خاطراتی از شهید سید محسن صفوی)
این کتاب در مورد زندگي و خاطرات شهيد سید محسن صفوي است.