نمایش 9 24 36

گمشده در اربعین

گمشده در اربعین کتابی به قلم زهره سادات هاشمی داستانی درباره پیاده‌روی اربعین است. علی از خواهرش نوری می‌خواهد پاسپورتش را برای انجام مقدمات سفر اربعین به یک آژانس مسافرتی ببرد. نوری در ضمن انجام این کارها به صرافت این می‌افتد که خودش هم با وجود بیماری ریوی، برای اربعین راهی کربلا شود و این فکر او را به تلاش برای رفتن وا می دارد.

برشی از کتاب

معین داشت با قاشق غذا دهان مسیح می گذاشت هنوز نگاه نکرده بود به تصاویر؛ دوباره گفت: کاش آدم انقدر لایق باشه. انقدر خلوص داشته باشه که راهش بدهند توی این مسیر چقدرحسودی می‌کنم بهشون. معین با سر تایید کرد. تاییدش منو جسور کرد که حرف بزنم زود. رفتم سر اصل مطلب گفتم....

یا قمر بنی هاشم

این کتاب درباره جلوه هایی از محبت شهدا به ساحت مقدس ابوالفضل العباس علیه السلام است. چهارم شعبان سال روز ولادت پرچم دار بزرگ کربلا حضرت عباس بن علی علیه اسلام است. عباس بن علی علیه اسلام در سال 26 هجری قمری، در مدینه، دیده به جهان گشود. وی در دامان امیر المومنین علیه السلام و مادر گرامی اش ام البنین به گونه ای پرورش یافت که به منظور غیرت، ایثار، شجاعت، بدل گشت. ارزش ابالفضل العباس ( ع ) به هاد و فداکاری و اخلاص و معرفت او به امام زمانش است. مقام معظم رهبری می فرمایند: چیزی که بنده در بعضی از جلسات مداحی اطلاع پیدا کردم، استفاده از مدح ها و تمجیدهای بی معناست، که گاهی هم مضر است. فرض کنید راجع به حضرت ابوالفضل العباس ( ع ) صحبت می شود. بنا کنند از چشم و ابروی آن بزرگوار تعریف کردن، مثلا قربون چشمت بشم! مگر چشم قشنگ در دنیا کم است. مگر ارزش ابالفضل ( ع ) به چشم های قشنگش بوده ؟ . . . . اینها سطح معارف دینی ما را پایین می آورد. معراف شیعه در اوج اعتلاست. ارزش ابالفضل العباس ( ع ) به جهاد و فداکاری و اخلاص و معرفت او به امام زمانش ( ع ) است. به صبر و استقامت اوست به آب نخوردن است.

برشی از کتاب

عید اون سال با شب ولادت امام رضا علیه اسلام یکی شده بود. توی سنگر بچه های لشکر 31 می شود را جشن گرفته بودند. آخر مراسم نوبت من شد که بخونم. دست به دامن آقای قمر بنی هاشم شدم، عرض کردم ارباب شما مزه شرمندگی را چشیدید نذارید ما شرمنده خانواده شهدا بشیم.فردا صبح از بچه ها پرسیدم رمز حرکت امروز به نام کی باشد؟ فکر می کردم چون روز ولادت امام رضا علیه السلام است همه می گن امام رضا علیه السلام. اما حاج اقا گنجی گفت: یا ابوالفضل علیه السلام گفتم: امروز روز ولادت امام رضا علیه السلام است. گفت: دیشب به آقا ابوالفضل علیه السلام متوسل شدیم. امروز هم به اسم اون حضرت میریم تا از دستشون عیدی بگیریم، دست به کار شدیم بعد از چند دقیقه اولین شهید پیدا شد. خشحال شدیم. اسم شهید هم روی کارت شناساییش بود هم روی وصیت نامه اش: شهید ابوالفضل خدایار، گردان محمد باقر علیه السلام – گروهان حبیب – از کاشان. بچه ها گفتند: توسل دیشب، رمز حرکت امروز و اسم شهید با هم یکی شده بی اختیار به زبونم جاری شد که اگر اسم شهید بعدی هم ابوالفضل بود. اینجا گوشه ای از حرم آقا است. داشتم زمین را می کندم که دیدم حاج اقا گنجی و یکی دیگر از بچه های سرباز پریدند داخل گودال. از بیل مکانیکی پیاده شدم خیلی عجیب بود. یک دست شهید از مچ قطع شده بود. پلاکش را استعلام کردیم. گفتند: شهید ابوالفضل ابولفضلی، گردان محمد باقر علیه السلام، گروهان حبیب کاشان.

سیر واقعه کربلا

کتاب حاضر برگرفته از چهار کتاب معتبر بوده که به نقل واقعه عاشورا پرداخته و می تواند ما را به اصل واقعه بدون تحریفات وارد شده در قرن‌های اخیر نزدیک سازد. علت انتخاب این کتب عبارتند از : 1-از میان پنج مقتل موجود از قرن دوم تا اوائل قرن چهارم ,که شامل مقتل الحسین ابومخنف(م ، )157طبقات ابن‌سعد(م،)230 انساب بلاذری(م ،)279 اخبارالطوال دینوری(م ،)282فتوح ابن اعثم کوفی(م )314می باشد دو مقتل ابو مخنف و ابن اعثم انتخاب شد که خود مرجع سایر کتب می باشد ( تاملی در نهضت عاشورا15 ص) 2- از منابع شیعه نیز دوکتاب ارشاد شیخ مفید(م )413و لهوف سید بن طاووس(م )664که به حادثه نزدیک بوده و مورد قبول علماء شیعه هستند انتخاب شده است. لازم به ذکر است در گذر زمان واقعه عاشورا تاثیرات شگرفی در تاریخ بشریت و انسان های فرهیخته و آزاده ایجاد کرده و همین بزرگی حادثه باعث شده در سده‌های اخیر متاسفانه در مواردی از مسیر اصلی خارج شده و مطالب غیر واقعی و بدون مستند وارد کتب شده و همین مطالب به عنوان مرجع در سخنرانی ها و روضه خوانی‌ها و مجالس عزاداری استفاده گردد. برای تهیه این مجموعه در ابتدا منابع مختلف تا قرن ده بطور کامل مطالعه شد و از بین آن ها چهار کتاب به عنوان منابع کامل تر و معتبر تر انتخاب گردید و پس از بازخوانی مجدد و تکمیل فهرست، تلاش شد کامل ترین مطالب برای هر عنوان برگزیده شود و در صورت لزوم برای برخی عناوین چند منبع آورده شده است.

برشی از کتاب

دیگر روز حسین‌بن‌علی (ع) از سرای خود بیرون آمد تا معلوم فرماید که چه خبر است. مروان در کویی به آن حضرت رسید گفت: یا اباعبدالله، تو را نصیحتی می‌کنم و در آن جز نیکویی غرضی ندارم. صلاح تو در آن است که با یزید بیعت کنی تا تو را رنجی نرسد وآتش این فتنه فرو نشیند وچون یزید بشنود، در حق تو احسان فرماید. در جمله اگر مصلحت من قبول کنی در دین و دنیا تو را بهتر افتد. حسین‌بن‌علی(ع) فرمود: إنالله وإنا إلیه راجعون، امروز اسلام ضعیف گشتهپ ومسلمانان به بلایی مبتلا شده‌اند. ای مروان، یزید کیست که تو مرا به بیعت اومی‌خوانی؟ حال آنکه می‌دانی یزید مردی شرابخور وفاسق است. این سخن سخت نااندیشیده و قبیح گفتی. من تو را بدین نصیحت که از هزار ملامت بیش است، مذمت نمی‌کنم؛ چه از تو همین آید. تو هنوز از مادر نزاده بودی که حضرت رسول (ص) بر تولعن کرد از تو چه حساب بر توان گرفت؟ ای دشمن خدای، نمی‌دانی که ما اهل بیت رسول خداییم وهمیشه حق بر زفان ما رفته است؟ من از جد خویش محمد رسول‌الله (ص) شنیدم او گفت خلافت حرام است برآل ابی‌سفیان و بر طلقا، چون معاویه را بر منبر من ببینید، شکم او پاره کنید. به خدای که اهل مدینه او را بر منبر جد من نگاه نداشتند. لهذا خدای تعالی ایشان را بر یزید مبتلا گردانید...