توضیحات

نوشته پیش رو قدمی کوچک است در معرفی یکی از قهرمانان گمنام این مرز و بوم که شهادت را انتخاب کرد؛ انسانی که درسال‏های دفاع مقدس آرامش،و خانواده‏اش را گذاشت و رفـت تا ما با آرامش در کنار خانواده خود زندگی کنیم. آنان بی نام و گمنام و بدون چشم داشتی برای خدا رفتند و بی‏نیازنـد از یادما؛ این ما هستیم که نیازمند یاد شهدا هستیم.

برشی از کتاب

دختــر کوچکــی بــود؛ مــادر آمــد در کنــار دختــرش نشســت و گفــت:
»بایــد ازدواج کنــی.«
طلعت با نگاه معصومانه‏اش سکوت کردو سرش را پایین انداخت.
مـادر گفـت: فـردا عصـرمراسـم داریـم.دختـرم، اسـماعیل پسـر خوبـی
اسـت، اهـل کار و تلاش.
دختـر همچنـان سـاکت بـود؛ حیـا در چهـره‏اش مـوج مـی‏زد؛ زیـر لـب لبخنــدی زد.
یــازده ســال بیشــتر نداشــت کــه او را بــه عقــد پســر خالــه بیســت و دو
ســاله‏اش درآوردنــد و اســماعیل بــه دنبــال کار بــه اهــواز رفــت؛ بعــد از دو
سـال هـم در یکـی از اتاق‏هـای کوچـک خانه‏شـان زندگـی مشـترک را آغـاز کردنـد…

توضیحات تکمیلی
نویسنده

زینب قصری

طراح جلد

احمد قاسمی

صفحه آرا

احمد قاسمی

تعداد صفحه

219

سال انتشار

1395

شابک

978-600-447-006-3‬‬

قطع

رقعی

نوع جلد

نرم شومیز

رده بندی سنی

جوانان و بزرگسالان

نظرات (0)

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “زیباترین طلوع”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تحویل اکسپرس

ارسال رایگان سفارشات بالای 500 هزار تومان

پرداخت امن

امکان پرداخت آنلاین

ضمانت سلامت کالا

تضمین سلامت فیزیکی کتاب

پشتیبانی

ارتباط با پشتیبانی انتشارات