


زیر درخت کنار
Categories: رزمندگان، آزادگان, فرهنگ دفاع مقدس
Tags: حامد مغروری, خودنوشت, سید علی بنی لوحی
این کتاب خاطرات خود نوشت آقای سید علی بنی لوحی از دوران جنگ است.
صوت دلنشین اذان منوچهر نصیری نخلستانهای دارخوین را میشکافت و با افق خون رنگ غرب کارون عجین میگشت. نور موتوری از میان نخل ها، مشخص نمود که بچهها از شناسایی بازگشتهاند. از سنگر مسجد دور شدم و چند لحظهای نگذشت که حسین با موتور در کنارم ایستاد. با دیدن رنگ و روی پریده و وحشت زده او قلبم از
جا کنده شد. حسین دستم را گرفت و آهسته آهسته نشست. حالت عادی نداشت. من پایان کار را از چشمان او خواندم. دو زانو جلوی او نشستم و گفتم:
– مصطفی…! مصطفی چی شد؟ کجا از هم جدا شدید؟باید چیکار کنیم؟
– از موضع قبلی عراقیها بر میگشتیم که موتور اونها رفت تو هوا. صدای انفجار عجیبی بود. فکر میکنم رفتند روی مین. من دیگه چیزی ندیدم و از توی گرد و غبار انفجار گذشتم.
– از عراقیا چه خبر؟ تا کجا رفتید؟
– اونا موضعشون رو ترک کردند. ما تا عمق ۱۵کیلومتری جلو رفتیم.
محل استقرار ما در آن زمان، پاسگاه دارخوین بود…
نویسنده |
سید علی بنی لوحی |
---|---|
طراح جلد |
حامد مغروری |
تعداد صفحه |
232 |
سال انتشار |
1389 |
شابک |
978-600-91050-6-9 |
قطع |
رقعی |
نوع جلد |
نرم شومیز |
رده بندی سنی |
جوانان و بزرگسالان ,نوجوانان |
ارسال رایگان سفارشات بالای 500 هزار تومان
امکان پرداخت آنلاین
تضمین سلامت فیزیکی کتاب
ارتباط با پشتیبانی انتشارات
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.