روایتی از خاطرات مرتضی علیجانی یکی از فرماندهان واحد تخریب است.
این کتاب در پنج فصل است به شرح ذیل است؛ دوران کودکی،دوران انقلاب و اعزام به سیستان و بلوچستان،اعزام به منطقه جنوب غرب و….
برشی از کتاب
مین کپسولی، مین ضد نفر است. حدود بیست سانت طول و قطری حدود ۸الی ۹سانت دارد و شبیه یک کپسول گاز خانگی است. جنس آن چدنی است. ده بیست سانت از زمین بالا میآید و منفجر میشود و به صورت ترکشی عمل میکند. مین کمپرسی هفت هشت سانت ضخامت دارد و از نوع مینهای فشاری است. کنارش یک چاشنی و لاستیکی روی سرش است که وقتی رویش فشار میآید، عمل میکند. مینی که هنوز مسلح نشده، یک ضامن دارد. وقتی خواستند مسلحش کنند، ضامنش را میکشند. مثل ضامن نارنجک هر لحظه آماده انفجار است. وقتی تخریبچی میرود بالای سر مین، قبل از اینکه دست به جایی بگذارد، مثل حالت یک پین، ضامن را به مین وارد میکند. بعد مین را خنثی میکند و دوباره ضامن را برای مین بعدی در میآورد…
محمد حسن فرج الهی –
من کتاب رو چند سال پیش دو بار خواندم . دایی ام شهید عبداله حسومیان جز گردان تخریب چی ها بود و در جزیره مجنون شهید و مفقودالجسد شد .
کتاب انگار با من حرف میزد و از لحظه هایی از زندگی دایی عزیزم میگفت که نبودم و حالا تصورش میکردم .
خیلی دوست دارم فرمانده و سردار عزیز علیجانی رو ببینم و یه دل سیر باهاش حرف بزنم
عالی بود