جلسه اول
داستاننویسی ترسناک و هیجانانگیز(دیوید بالداچی)
آموزش داستاننویسی در ژانر ترسناک و هیجانانگیز
در اصل نویسندگی، ساخت جهانی میباشد که برای نویسنده وجود نداشته است. من قبل از نویسندگی یک وکیل بودم.
چگونه زمانبندی برای نوشتن داشته باشیم؟
چطور میشود شخصیتهای خوب را نوشت؟
مسیر داستان را بهگونهای پیش برد که خواننده نتواند کتاب را زمین بگذارد.
چقدر زمان نیاز هست؟ چقدر تحقیقات لازم است؟
ایدهپردازی (منشور نویسنده)
نویسندگی یک شغل نیست بلکه سبک زندگی است. من با بیرون رفتن از خانه ایدههای جدیدی به ذهنم میرسد، وقتی کمی گَرد خلاقیت روی چیزهایی که همه میبینند، بپاشم آنوقت میتوانم بنویسم و مثل انسانها به دنیا نگاه نمیکنم؛ دنیا را ببینید و هر روز متوجه پُتانسیل آن شوید.
سالها پیش کتابی نوشتم با عنوان یک تابستان؛ ایده این کتاب از آنجایی به ذهنم آمد که پسرم میخواست عضو کلیسای کاتولیک شود و همسرم گفت باید زود بروم چون ممکن است جا پر شود و جایی برای پسرم نباشد. من رفتم کلیسا و از آنجایی که با کشیش آشنا بودم قدری با هم صحبت کردیم و وقتی او رفت به این فکر کردم که پدرم بهتازگی فوت کرده است و ممکن است مادرم هم به این زودی فوت کند و یک پسر کوچک دارم که او هم میخواهد عضو کلیسا شود، فقط داشتم به مرگ فکر میکردم. آنموقع ایده یک داستان خانوادگی به ذهنم خطور کرد؛ مردی داره میمیره و با خانوادهاش وداع میکنه و همسرش باید از این به بعد بار زندگی را به دوش بکشد، اما اتفاقی رخ میدهد و مرد حالش خوب میشود... .
اگر شما یک نویسنده هستید باید پذیرای آنچه دنیا به شما میدهد باشید و آن را از فیلتر خلاقیتتان رد کنید و یک ایده ناب تولید کنید.
در جستجوی یک مشکل برای حل کردن
من بهعنوان نویسنده به دنیا نگاه میکنم و مشکلاتش را میبینم و آنها را حل میکنم. البته با زمان میتوانید این توانایی را در خودتان پرورش دهید.
ارتباط با خواننده از طریق مسائل واقعی
راه بسیار خوبی است تا نویسنده با خواننده ارتباط برقرار کند چون در زندگی آنها این اتفاقات رخ میدهد. برای خود من خیلی مهم است که بعد از خواندن یک کتاب حس کنم از قبل باسوادتر هستم.
نوشتن دربارۀ علاقهمندیهایتان
شما باید برای خودتان پیروزی را هدف قرار دهید نه شکست را. حال چگونه ممکن است؟
اول مشخص کنید این مسیری که برای خودتان انتخاب کردهاید راه جذابی است و به آن علاقه دارید. در نتیجه باعث میشود تحقیقات بهتری داشته باشید و صحنه بهتری خواهید داشت؛ زمان بیشتری برای نوشتن دارید زیرا به آن موضوع علاقمندید.
اجازه دادن به ایده برای نفوذ به درون شما
وقتی ایدهای به ذهنتان خطور میکند سریع واکنش نشان ندهید بگدارید ایده کامل در ذهن شما شکل بگیرد.
بالا بردن اطلاعات
در مورد هر سوژهای که میخواهیم بنویسیم کلاه رماننویس را از سرمان برداریم و کلاه سوژه مورد نظر را روی سرمان بگذاریم. یک خبرنگار شویم؛ وقت بگذاریم و اطلاعاتی که میخواهیم راجعبه سوژه خودمان به دست بیاوریم را جمعآوری کنیم.
زندگی با تحقیقات خودتان
هدف تحقیق فقط اطلاعات پیداکردن راجعبه مسائل نیست، هدف تجربه کردن آن مسئله است. آنها را بررسی کنیم.
داشتن یک نقشه نبرد
وقتی یک ایده برای یک رمان خاص دارم و آن را قطعی کردهام، محیط و مکان موردنظر را انتخاب میکنم. حتما باید به آن مکان و محیط بروم و با راه رفتن در آن محیط با خودم فکر میکنم که چطور میتوانم از آن خانه یا ساختمان و کوچه استفاده کنم. با بازدیدهایی که انجام میدهید به یکسری هدفی که دارید و میخواهید برسید، میرسید.
همخوانی مکانها با شخصیتها
زمانی که کتاب سقوط کرده را نوشتم، سعی کردم مکان را با دقت انتخاب کنم و در شخصیتها اثرگذار بود. مکانهای جغرافیایی میتوانند روی روح و روان شخصیت اثر بگذارند.
روشهای تحقیق و منابع
زمانی که میخواستم رمان قدرت مطلق را بنویسم، چیزی که میخواستم بدانم این بود که مأموران سرویس مخفی چطور کار میکنند. آن زمان دفتر کارم کنار کاخ سفید و جورج بوش پدر رئیسجمهور بود؛ قدم میزدم تا پشت کاخ سفید. با هرکس که ملاقات میکردم چیزی که میخواستم بفهمم این بود که کسی اینجا یک مأمور سرویس مخفی میشناسد یا نه... .
انجام تکالیفتان
وقتی با فرد مورد نظر ارتباط گرفتید بیمقدمه به سراغ او نروید. براتون مأمور سرویس مخفی را مثال میزنم. وقتی سراغش رفتم نمیخواستم وقتش را هدر بدهم. من باید به او نشان میدادم که برای کاری که انجام میدهی ارزش قائلم. بهترین راه اینکه نشان بدهی برای شغل این افراد احترام قائلی این است که با آنها صحبت کنی، در موردشان مطالعه داشته باشید.
در خانه حسابی روی موضوع سرویس مخفی کار کردم و براساس تحقیقات خودم در خانه سؤالاتم را از فرد میپرسیدم.
داشتن تواضع
رعایت ادب و احترام با کسی که صحبت میکنیم خیلی مهم است مثلاً من اول از همه میپرسم با ضبط کردن صحبتها مشکلی ندارید. انتظار نداشته باشید در جلسه اول طرف تمام زندگیاش را برای شما تعریف کند. از آنها سؤال میپرسم، میتوانم با تلفن همراهتان تماس بگیرم یا به محلی که شما آنجا راحت هستید برای صحبت کردن بیایم. همانگونه با آنها رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار کنند.